حالا من آن نکاتی که یادداشت کرده‌ام [عرض بکنم]؛ البتّه این صحبت برای پخش شدن نیست، این صحبت واقعاً فقط برای شما است. من وقتی که فکر میکردم برای این دیدار، هیچ به فکر این نبودم که این دیدار به صورت یک دیدار تبلیغاتی و مانند آن مطرح بشود؛ نه، فقط من میخواهم با شما برادران کارگزار صحبت بکنم. البتّه از این گونه صحبتها خوشبختانه ما با مسئولین صداوسیما داریم؛ با آقای هاشمی مکرّر و تقریباً مرتّب، با بعضی از مسئولین دیگر هم کم و بیش تبادل نظر هست؛ امّا در مجموع میخواهم با شما اینها را صحبت کنم. اوّلاً رادیو و تلویزیون ما باید گرایشهای اصولی نظام را با تمام قوّت و قدرت و هنر از آب در بیاورد و ارائه کند؛ در تمام بحثهای شما، در تمام آنچه شما از این رسانه، از این قوطی خارج میکنید و به گوش و قلب مستمعتان میرسانید، باید این رعایت بشود. گرایشهای اصولی نظام را پیدا کنید، ببینید اینها چیست؛ اینها باید منعکس بشود. حالا مثلاً اصل اسلام البتّه الان پایین با آقایان صحبت داشتیم راجع به گروه معارف و مسائل اسلامی و مانند اینها، یک خاطره‌ای را برایشان نقل کردم نه به این معنا که به نام اسلام یک چیزی را بگوییم که سست باشد، یا یک چیزی را ببافیم که شکل، شکل اسلامی [باشد]؛ مثل این نماهای تلویزیونی که شماها درست میکنید برای فیلم، [که برای] عکس گنبد و بارگاه و مانند اینها، یک چیزی را از دور نشان میدهد؛ مثلاً یک چنین چیزی را، یک چیز پوک پوچِ کم‌مایه‌ای را، آن هم فقط یک زر و زیور دروغی، ظاهری و سطحی را از اسلام ارائه بدهید؛ نه، حقیقتاً مفاهیم اسلامی، معارف اسلامی بایستی پخش بشود و منعکس بشود. و علاوه‌ی بر این، صداوسیما کوشش کند که مردم متدیّن بشوند؛ متدیّن‌ساز [باشد]. یکی از وظایفی که باید آقایان واقعاً به آن توجّه کنند، این است که کاری بکنید که مستمع شما بر اثر صحبت شما، حقیقتاً به صورت عمیق متدیّن بشود. یا مثلاً یکی دیگر از این گرایشهای اصولی، ضدّیّت با سلطه‌های استکباری است. حالا امروز دیگر شاید شرق و غرب نشود خیلی مثل سابق گفت؛ شرق و غرب به این معنا، تقسیم‌بندی به این شکل خیلی معنا ندارد؛ امّا این سلطه‌هایی که هستند، ضدّیّت با دخالت اینها، با مقابله‌ی اینها، ضدّیّت با دشمنان نظام جمهوری اسلامی، باید در تمام برنامه‌های صداوسیما محسوس باشد. تکریم انسان و شأن انسان در نظام جمهوری اسلامی که این یکی از ویژگی‌های اسلام است. ارزش دادن به انسان، رشد دادن انسان، انسان را در کار شایسته‌ی خود به کار گرفتن و نیروهای او را جوشاندن در خدمت اهداف متعالی؛ اینها گرایشهای اصولی است. از باب مثال عرض میکنم، بنای احصاء6 ندارم، وَالّا [گفتن] همه شاید زیاد بشود.

«11»