یک چیزهایی گاهی مشاهده میشود که انصافاً سزاوار نیست. من یک وقتی تلویزیون نگاه میکردم، مدّتی پیش به مناسبت سالگرد انقلاب بود؛ [برنامهای در] تعریف از پیشرفتهای انقلاب. من دیدم عکسی که دارد نشان داده میشود، به هیچ وجه پیشرفتی را، بنائی را، سازندگیای را نشان نمیدهد! مثل این است که فرض کنید فرضاً سرپرست یک بچّهی یتیمی در مقابل کسانی که اعتراض میکنند، بگوید بله، من واقعاً به این بچّه خیلی کمک میکنم؛ در همان حالی که دارد این حرفها را میزند، گوش این بچّه را همینطور مدام بپیچاند! درست است که شما دارید میگویید من حمایت میکنم و کمک میکنم، امّا دستت دارد خلاف گفتهی تو را ثابت میکند؛ آنچه به چشم دیده میشود، آنچه در واقع وجود دارد که چشم میبیند با زبان تطبیق نمیکند. من دیدم تلویزیون همین کار را کرده؛ رفته از یک چیزهای بیربطی فیلمبرداری کرده و دارد نشان میدهد، آن وقت از پیشرفتهای انقلاب میگوید! حالا واقعاً پیشرفت انقلاب و این همه کاری که در طول دوران انقلاب شده همینها است؟ این نکتهای که ایشان9 گفتند، خیلی مهم است. ایشان میگویند سرمایهگذاریهایی که ما بعد از انقلاب کردیم، دو برابرِ همهی سرمایهگذاریهایی است که در گذشته شده. خیلی خب، این یک قلم و از این قبیل در آموزشوپرورش، در کارهای جادّهسازی، در مدرسهسازی، در عمران روستاها، در شهرهای مختلف الیماشاءاللّه داریم؛ خب، اینها را نشان بدهند. این [بیسلیقگیها] به نظر بنده موذیانه است. نقاط زیبای نظام را روشن کنند و نشان بدهند؛ چه در رادیو و چه در تلویزیون.