در غرب، ارتباط بیبندوبار زن و مرد، یک کار رایج است؛ عدم حجاب و واسطهای و فاصلهای بین زن و مرد در معاشرتها، یک کار معمولی است. نمیگوییم همهی مردها یا همهی زنها در کشورهای غربی فاسدند؛ نه، چنین ادّعایی نمیکنیم، چنین تهمتی نمیزنیم، واقعیّت هم ندارد؛ بین آنها مردها و زنهای خوب و نجیب هم یقیناً هستند؛ امّا آزادی جنسی در جوامع غربی حاکم است؛ در آنجا این یک فرهنگ است. شهوات جنسی در فرهنگ غربی یک امر مباح و مجاز و بیقیدوشرط است. بعضی از کشورهای غربی در این قسمتها خیلی هم پیش رفتند و به شکلهای شرمآوری زندگی خودشان را درآوردند و البتّه پشیمانند. این در غرب هست، امّا چیز بدی است. این چیزی است که متفکّرین و سیاستمدارها و برنامهریزها و مدیران کشورهای غربی در آن گیر کردهاند و برایشان مشکل درست کرده. خب، غرب این فرهنگ را، این خصلت و خو و عادت را به تمام کشورهای دیگر هم صادر کرد. در کشورهای دیگر نبود، در کشورهای اسلامی و حتّی کشورهای غیر اسلامیِ شرق هم چنین چیزی وجود نداشت؛ این را غربیها وارد کردند. جمهوری اسلامی در مقابل این ایستاد. جمهوری اسلامی از اوّل اعلام کرد که معتقد به روابط بیبندوبار زن و مرد نیست؛ معتقد به وجود حجاب میان زن و مرد است؛ معتقد به روابط اسلامی میان زن و مرد است و بر این مسئله پافشاری کرد. به نظر بعضیها این یک مسئلهی فرعی است، یک مسئلهی جزئی است، در حالی که اشتباه میکنند؛ این بسیار مسئلهی مهمّی است.