بیانات و مکتوبات 1369


دنیا چنین نظامی را نمی‌شناخت؛ تا آن وقت سابقه نداشت. البتّه به نام «جمهوری اسلامی» باز هم در دنیا قبل از ما کشورهایی بود؛ هم در آسیا کشوری هست که عنوان رسمی آن جمهوری اسلامی است،12 و هم در آفریقا کشوری هست که عنوان رسمی آن جمهوری اسلامی است.13 شاید کسانی در دنیا و حتّی کسانی در داخل کشور هم بودند که در اوّل کار تصوّر میکردند که این جمهوری اسلامی هم مثل آن دو جمهوری اسلامی است که قبلاً و سالها پیش تشکیل شده و اسم آن اسلامی است و در عمل هیچ گونه فرقی با کشورهای غیر اسلامی ندارد؛ نه مجلس و دستگاه قانونگذاری آن موظّف است که قوانین را بر اساس شریعت اسلام وضع کند، نه رؤسای این کشورها موظّفند که ترویج از اسلام بکنند، نه مردم در این کشورها توقّع اسلامی از این دولتها دارند. آن جمهوری اسلامی‌هایی که در دو کشور دیگر سابقه داشت تا آنجایی که ما میدانیم عملاً تفاوتی با کشورهای غیر اسلامی و حتّی ضدّاسلامی نداشت؛ فقط اسم آن جمهوری اسلامی بود. شاید یک عدّه‌ای خیال میکردند که جمهوری اسلامی در ایران هم مانند آنها خواهد بود: یک نام بی‌محتوا، اسم بی‌مسمّا، امّا گذشتِ مدّت کوتاهی و تدوین قانون اساسی جمهوری اسلامی به وسیله‌ی اسلام‌شناسان و مسلمانان و کسانی که بعضی سالها برای اسلام مبارزه کرده بودند، بعضی جزو فقهای اسلام و متفکّرین اسلامی بودند،14 نشان داد که نه، این جمهوری اسلامی حقیقتاً اسلامی است؛ بنا است بر مبنای فکر اسلامی، جامعه را راه ببرد و اداره کند؛ اینجا بود که صف‌بندی‌ها شروع شد. شاید کسانی که قضایا را با دقّت تعقیب کرده‌اند، یادشان باشد که در اواسط مجلس خبرگانِ اوّل که قانون اساسی را تدوین میکرد، بتدریج زمزمه‌های خشونت‌آمیز و مقابله‌آمیز با مسائل اسلامی بلند شد.15 تا آن وقت کسی روی کلمه‌ی اسلام و اسلامی بودن و جمهوری اسلامی حسّاسیّتی نشان نمیداد؛ از آنجا بود که بتدریج گروه‌هایی در داخل و شاید بلندگوهایی در خارج به مقابله‌ی تبلیغاتی با تفکّر اسلامی پرداختند؛ چون اسلامی بودنِ جمهوری معلوم شد.

«11»