بیانات و مکتوبات 1369


عنصر دوّم جهت است؛ جهت حرکت، جهت آرمانها، جهت اصول؛ همان چیزی که جناب آقای هاشمی اشاره کردند؛ این خیلی مهم است. خیلی فرق است بین آن مجموعه‌ی مدیرانی که به یک نیّتی، با یک ایمانی تلاشی را شروع کردند و آن کسانی که حالا بالاخره یک مأموریّتی به عهده‌شان گذاشته شده، میخواهند کار را انجام بدهند. بین دولت ایران و دولتهای دیگر واقعاً تفاوت هست. اینجا مسئله این است که ما از اوّل که شروع کردیم این حرکت را، آن کسانی که قدمهای اوّل را در این حرکت برداشتند، به قصد احیای اسلام و دفاع از مسلمین و احیای ارزشهای اسلامی و رفع ظلم از جامعه و استقرار عدل در جامعه و کمک به مردمی که به خاطر حکومتهای جائر سایه‌ی عدل را بر سرشان ندیده بودند، و با این نیّتها شروع کردند به کار؛ وقتی به نتیجه‌ی ابتدائی رسیدیم، یعنی توانستیم قدرت را از چنگ شیطانها خارج کنیم و شروع کردیم به کار، باید جهت حرکت را دقیق به سمت همین هدفهایی که از اوّل، اصل حرکت برای آنها بود تعیین کنیم، تنظیم کنیم و حرکت را ادامه بدهیم؛ مراقب باشیم که هیچ تخطّی از این اصول پیدا نشود. این برای آن است که کلّیّه‌ی کسانی که در دستگاه‌های دولتی کار میکنند، در عمل شخصی خودشان این نکته را توجّه کنند؛ وَالّا مسئولین بالای کشور یا خودشان جزو بانیان این حرکت و مبیّنان این اصول هستند که احتیاج نیست که به آنها تذکّری داده بشود، یا جزو کسانی هستند که قدم صدقی را در این راه نشان داده‌اند لکن در مجموعه‌ی دستگاه دولت دولت به معنای عام، [یعنی] مجموعه‌ی دستگاه حکومت اعم از قوّه‌ی مجریّه، قوّه‌ی قضائیّه و دستگاه‌هایی که هر کدام به نحوی در کار اداره‌ی کشور دخالت دارند باید این احساس وجدانیِ درونیِ جهت‌گیری به سمت آرمانهای اسلامی همواره زنده باشد.

«4»