ما باید در جهت کمک به محرومین جامعه حرکت کنیم. درست است که در جامعهی اسلامی عدل برای همه هست، یعنی شما اگر ببینید که دزدی دارد از دیوار یک کسی بالا میرود که فرضاً تمکّنی هم دارد، شما جلوی دزد را خواهید گرفت و نمیگویید که حالا برود از خانهی این شخص دزدی کند؛ یا [اگر] ببینید که یک فرد متوسّط و معمولیِ جامعه مورد ستم قرار بگیرد جلوی ستم به هر حال باید گرفته بشود منتها ببینیم در وضع جامعهی ما، در نظام اجتماعی ما، در تاریخ ما چه کسی، کدام قشر، کدام طبقات بیشتر مورد ظلم و ستم و بیعدالتی قرار داشتند و عقبند و به آنها باید کمک بشود. روشن است که قشرهای پابرهنهی کشور، محرومین کشور و کسانی هستند که علیرغم حقّ برابرشان با دیگر اعضای این خانواده به آنها در طول سالیان دراز ظلم شده! در این کشور فامیلها حکومت میکردند، در این کشور قشرهای بالا و مقتدر حکومت میکردند، در این کشور خوانین حکومت میکردند، در این کشور کمپانیدارها حکومت میکردند، قدرت دست آنها بوده، قانون به نفع آنها بوده. همه چیز بایستی در جهت عکس حرکت کند؛ ثروت مملکت، همّت مملکت، مدیریّت مملکت، امکانات مادّی و معنوی کشور باید برود در جهت از خاک برکشیدن آن قشرهای محروم و مظلوم. در تمام برنامههای دولت بایستی این معنا مورد توجّه قرار بگیرد که خب در برنامهها همینجور هم هست؛ یعنی واقعاً در این برنامههایی که شماها دارید که بنده مطّلعم از اغلب آنها یا همهی آنها این جهات رعایت شده؛ در عملِ اعضای دولت و اجزای مجموعهی کارکنان کشور [هم] بایستی این معنا مورد توجّه دائمی قرار بگیرد.