حالا قبل از اینکه من وارد آن موضوع خلیج فارس بشوم، توصیهای عرض بکنم. شما برادرانی که در دانشگاهها تدریس میکنید، مواظب باشید فضای دانشگاه را آشفته نکنند؛ مراقبت کنید. شماها خودتان تا پریروز آنجا دانشجو بودید دیگر، خودتان میدانید دانشگاه یعنی چه. دانشگاه یک محیط آشفتگیپذیر است؛ طبیعت دانشگاه این است؛ یعنی مادامی که دانشگاه جای جوانهایی است در این سن یک فاصلهی سنّی تقریباً مشخّص هفت هشت ده ساله و مادامی که در دانشگاه، دانش و به تَبَع آن، روشنفکری منتقل میشود به این نسل در این سن، همواره باید از دانشگاه انتظار برانگیختگی داشت. برانگیختگی بد نیست، چیز خوبی است امّا در شرایطی هم ممکن است بر این برانگیختگی آثار بدی مترتّب [بشود]. خب، در یک چنین محیطی که ممکن است برانگیختگی در آنجا آسانترین چیز باشد، هر کسی باید سعی کند که انفجار ایجاد نکند در آنجا؛ برانگیختگیِ بد را زمینهسازی نکند. این دانشگاه میتواند الان وسیلهای بسیار فعّال برای حرکت مردم، برای امید مردم، برای پشتیبانی از دستگاه، از حکومت و از دولت به کار برود، میتواند به عنوان وسیلهای برای روشنگری ذهنی مردم به کار برود، میتواند هم یک وسیلهای باشد برای اغتشاش، ایجاد آشوب، ایجاد ناامیدی و سرخوردگی؛ [امّا] نه به این معنا که همهی دانشجوها این کارها را میکنند؛ نه، در دانشگاه دو نفر اراده میکنند، دویست نفر یک کاری را ممکن است انجام بدهند. طبیعت یک محیط جوان، فعّال، بسیار برانگیخته و آماده این است.