قضایای خلیج فارس3 امروز دنیا را پُر کرده از خبرهای گوناگون. تفسیرهای مختلفی هم در مورد موضع ایران و سخن دل جمهوری اسلامی اینجا و آنجا گفته میشود. هر کسی به میل خود یک حرفی در دنیا میزند و یک تفسیری از اوضاع منطقه و وضع ایران در قبال این حوادث میکند. ما لازم است به اطّلاع همهی ملّتهای مسلمان منطقه برسانیم که با حضور آمریکا در این منطقه، با طمعورزی آمریکا که ما از اوّل حدس میزدیم و در حرفهای اخیرشان دارد بیشتر خودش را نشان میدهد با روحیهی طلبکار و زورگو و وقیح سیاست آمریکایی بشدّت مخالفیم. به چه مناسبت اینها میگویند ما امنیّت منطقه را باید تأمین کنیم و امنیّت پایدار این منطقه ایجاب میکند که ما در اینجا باشیم؟ به شما چه امنیّت این منطقه! امنیّت این منطقه متعلّق به ملّتهای این منطقه است در درجهی اوّل. شما مشتری نفت این ملّتها هستید؛ بیرونِ در بِایستید و در کار اینها دخالت نکنید؛ بگذارید خود اینها امنیّت این منطقه را تأمین بکنند؛ نفت خودشان را صادر خواهند کرد و به هر کسی مصلحت دانستند، خواهند فروخت. آیا این حرف، منطقی است که یک دولتی از آن طرف دنیا، فقط به اتّکاء زورمند بودن و قلدری، بلند بشود بیاید اینجا، بگوید من چون مشتری اینجا هستم، باید امنیّت اینجا را من تأمین کنم، ولو این تأمین امنیّت به قول او ضدّ امنیّت و ضدّ مصالح ملّتهای این منطقه باشد؟ کدام منطق عقلانیِ بشری این را قبول میکند؟ غیر از شما آمریکاییهای زورگو و دیگر قلدرها و زورگوهای عالم، چه کسی چنین حرفی را میگوید و میزند و پای آن میایستد؟