خب ببینید؛ اینها چیست؟ همهی اینها نوید آینده است و اینکه این [دین] پیشرفت خواهد کرد؛ لکن یک هشداری اینجا هست؛ این آن نکتهای است که میخواهم در سورهی جمعه شما به آن توجّه کنید و آن این است که بله، کششِ دعوت برای آینده هیچ محلّ کلام نیست، محلّ بحث نیست، قطعی است امّا مواظب باشید که حال حاضر را از دست ندهید. نسلهای آینده سرفراز خواهند شد [امّا] نسل فعلی و نسل مباشرِ فعلی و دورهی کنونی که حالا سرافراز شده، خود در معرض یک آفت است. این را اسلام میخواهد به مسلمانهای آن زمان و البتّه به مسلمانهای هر زمان تفهیم بکند؛ یعنی هر زمان هر نسلی که احساس مسلمانی کرد، باید از این هشدار الهی بترسد؛ منتها قرآن در اینجا این را مستقیم نمیگوید؛ جاهای دیگر چرا، [امّا] در اینجا با یک شکل بسیار ظریفی و با یک تمثیل این را بیان میکند. تمثیل به چه کسی؟ به بنیاسرائیل: مَثَلُ الَّذینَ حُمِّلُوا التَّوریّْةَ ثُمَّ لَم یَحمِلوها؛ تورات را به آنها بار کردیم، دادیم؛ بر ذهن آنها، بر دل آنها، بر ایمان آنها تورات را سوار کردیم امّا بعد از اندکی، بعد از گذشت زمانی این بار معنوی را، این هدایت الهی را پرتاب کردند و خودشان را از آن محروم کردند. آن وقت نتیجه این میشود که ظاهر، ظاهرِ هدایت است، باطن، باطنِ بیخبر از هدایت؛ نام، نامِ موحّد، باطن، باطنِ مشرک؛ نام، نامِ مسلمان، باطن، باطنِ کافر: کَمَثَلِ الحِمارِ یَحمِلُ اَسفارًا؛12 [مانند] کتاب روی چهارپایی که از مضمون آن هم هیچ اطّلاعی ندارد.