من یک وقتی در چند سال قبل10 از این یک حرفی زدم که بعضیها هم جنجال کردند؛ گفتم که باید ریاست دانشگاهها ریاست علمی باشد. الان هم اعتقادم همین است؛ یعنی آن کسی که در رأس دانشگاهها است باید از لحاظ علمی هم جوری باشد که آن کسانی که آنجا هستند، او را به عنوان ریاست قبول داشته باشند؛ عقیدهام باز هم همین است، امّا علمِ با عمل، علمِ با اعتقاد؛ جوری نباشد که یک آدم بیاعتقادی که میخواهد سر به تن این نظام نباشد، اصلاً اعتقادی به اسلام ندارد، یا حزباللّهیها را مسخره میکند، یا دانشجوی مؤمن را مسخره میکند، بیاید در رأس کارها؛ نه آقا، دستش را بگیرید و کنار بگذارید. میخواهد بیاید سر کلاسهای ما درس بدهد، حرفی نداریم، سر کلاسهایمان بیاید؛ هر کس بیاید درس بدهد ما قبول داریم؛ هر کس معلّم باشد، ما از علم او استفاده میکنیم، ولو کسی که ما را قبول نداشته باشد، علمش را بگوید، ما مینشینیم با کمال تواضع از علم او استفاده میکنیم و نظام [هم] استفاده میکند از علم او، امّا آنجایی که بنا است تعیینکننده باشد در ادارهی امور دانشگاه، ابداً. اگر کسی به دختر چادری یا باحجاب با نظر تحقیر نگاه میکند، تحقیرش کنید؛ ملاحظه نکنید؛ اگر کسی به جوان حزباللّهی که ریش دارد، با نظر تحقیر نگاه میکند و دورش میکند حالا این گزارشهایی که گاهی به ما از گوشه و کنار رسیده، اگر راست باشد؛ اگر راست نیست که هیچ او را تحقیر کنید.