بیانات و مکتوبات 1369


شما امروز را مقایسه کنید با آن روز، خواهید دید که امروز بنیان کار، بنیان مستحکمی است، بنیان طیّب و طاهری است، بنیان پاکیزه‌ای است. انسان که واقعاً نگاه میکند، این آقای دکتر فاضل حقّاً یک عنصر شایسته و برجسته است. من حقیقتاً این را اعتقاد دارم و خوشحالم از اینکه ایشان این مسئولیّت را دارند؛ در آزمایشهای گوناگون این کشور ایشان امتحان خوبی دادند؛ اینها خیلی مهم است. فی تَقَلُّبِ الاَحوالِ عُلِمَ جَواهِرُ الرِّجال؛4 آن روزی که با یک تلفنِ یک مرکزی ایشان بلند میشود و با یک کیف میرود به هشت کیلومتری خطّ تماس در جبهه‌ی جنگ و آنجا اتاق عمل راه می‌اندازد؛ مدام عمل میکند؛ مدّتها آنجا میماند، نه منتظر یک بارک‌اللّه است از کسی، نه منتظر دانستن این و آن است، نه منتظر این است که اسمش در عِداد5 کسانی که برای انقلاب و برای جبهه خدمتی کرده‌اند، بیاید و این و آن بگویند؛ هیچ کس هم نمیگوید، هیچ کس هم نمیداند، هیچ کس هم نمیفهمد؛ اینها مهم است، اینها خیلی باارزش است. کسی که قدر انقلاب را میداند، از انقلاب استقبال میکند؛ یعنی مثل یک ماهی‌ای که بیاید داخل آب؛ این ارزش دارد؛ غیر از غریبه‌ها و بیگانه‌ها و کسانی است که از روی مصلحت با یک دستگاهی کار میکنند. خب حالا مثل آقای دکتر فاضل با این رتبه‌ی علمی هم که بحمداللّه ایشان برخوردار هستند و دوست و دشمن در این جهت اختلافی ندارند و متّفقند، و با آن سوابق انقلابی که واقعاً سابقه‌ی انقلابی یعنی همین و بدون یک ذرّه انگیزه‌ی مادّی، اگر واقعاً مسئله‌ی انگیزه‌ی مادّی باشد، یک جرّاح و یک طبیب برجسته‌ای مثل ایشان و خیلی از شماها، مثلاً چند درصدِ آن درآمدهایی که ممکن است در شغل معمولی به دست بیاورید، ممکن است در شغل دولتی گیرتان بیاید؟ این کجا و آن کسانی که برای وزارت کیسه میدوزند و میروند و می‌افتند در کار دولتی کجا؟ حالا وزارت که هیچ؛ آن زمانها وزارت بالاتر از این حرفها بود که بشود این‌جوری حرفش را زد؛ نخیر، مدیر کلّ یک جایی که بودند، دیگر یک فامیل که بچاپند، بدزدند، ببرند و خودشان را از خاک سیاه برسانند به عرش اعلای مادّی، تأمین شده بود.

«4»