یک دولت غاصب و غدّار و زورگو، یک عدّه انسانهای بیدفاع را، جوانان و نوجوانان را، کودکان خردسال را جلوی خانههایشان، داخل خانههایشان، در خیابانهایی که متعلّق به آنها است، به خاک و خون میکشد و از دنیا هیچ صدایی درنمیآید؛ آن وقت یک جوان فلسطینی وقتی که عکسالعمل نشان میدهد و دو سه نفر را به درک واصل میکند، یکی از آن طرف دنیا، یکی از آن طرف دنیا، یکی از آن طرف دنیا سر بلند میکنند و اظهار تأسّف میکنند! چه تأسّفی؟ خیلی خوب کرد، دستش درد نکند. آن ملّتی که نتواند از حقّ خودش دفاع کند، باید توسری بخورد. آن روز اوّل، فلسطینیها خواب [بودند] و غفلت نشان دادند، دشمن اینجور بر آنها مسلّط شد. امروز فلسطین بیدار شده؛ مسلمانها بیدار شدهاند در فلسطین. این صهیونیستها جز زبان زور هیچ چیز نمیفهمند؛ چهل سال است که هر چه سازمان ملل نسبت به مسئلهی فلسطین علیه صهیونیستها قطعنامه صادر کرده، اینها رد کردند؛ لوس شدند؛ سکوت و اغماض را از قدرتهای بزرگ، از ملّتها و دولتها دیدند، جری شدند! آنها از قطعنامه نمیترسند؛ اسرائیل را با قطعنامه مگر میشود عقب نشاند؟ اسرائیل با زور و سلاح و مشت عقب خواهد نشست. بنده بعید نمیدانم که اگر همین فشار داخلی از طرف جوانهای فلسطینی علیه دولت صهیونیست نبود، این سردمداران خبیث صهیونیست از این جنجال دنیا در خلیج فارس استفاده میکردند، نصف لبنان را تا حالا گرفته بودند. اوّل هم شروع کردند، منتها فشار داخلی، همین حملهی دست خالی و مظلومانهی این جوانهای مؤمن و شجاع، آنها را سر جایشان نگه داشت. یک روی دیگر قضیّه همین مسئله است: همین عصبانیّت صهیونیستها به خاطر اوج حرکت اسلامی در داخل سرزمینها است.