یا مثلاً فرض بفرمایید الان یکی از آقایان سورهی شریفهی مزّمّل را میخواندند که خیلی هم انصافاً خوب بود: قُمِ الَّیلَ اِلّا قَلیلًا × نِصفَه، اَوِ انقُص مِنهُ قَلیلًا × اَو زِد عَلَیهِ وَ رَتِّلِ القُرءانَ تَرتیلًا × اِنّا سَنُلقی عَلَیکَ قَولًا ثَقیلًا.11 این «اِنّا سَنُلقی» ارتباط پیدا میکند به قبلیها؛ [میفرماید] «آماده شو»، چرا؟ «اِنّا سَنُلقی»؛ [ما القا خواهیم کرد] نمیشود شما «وَ رَتِّلِ القُرءانَ تَرتیلًا» را بگویید و یک نفسی بکشید و یک خرده استراحت بکنید، بعد بگویید: اِنّا سَنُلقی عَلَیکَ قَولًا ثَقیلًا؛ نه، اینجا قطع بکنید، امّا آیهی بعد را زود شروع کنید و فاصله نیندازید.