بیانات و مکتوبات 1369


امام یک وقتی میفرمودند که با هر قاضی‌ای بالاخره قطعاً یک عدّه‌ای مخالفند؛12 یعنی آنهایی که قاضی علیه آنها حکم داده گله‌مندند. حالا اگر این قاضی، قضاوت روحانیّون را بکند، آن وقت این مخالفت ابعاد جدیدی پیدا میکند؛ مربوطند با بزرگان، با مسئولین، با اساطین13 حوزه‌ها، علمای بزرگ، محترمین دستگاه‌ها، می‌آیند، میروند؛ دیگر حالا این آقا نمیداند که او چه غلطی کرده؛ میبیند ریشی دارد و عمامه‌ای دارد و مرد محترمی [است] که با ناراحتی آمده، [دیگر] هیچ، فشار می‌آید طرفِ این تشکیلات. من به همین دلیل بود که به آقایان قوّه‌ی قضائیّه گفتم که مصلحت نیست این دستگاه به شما متّصل باشد؛ به خاطر همین فشارها است. اگر چنانچه بنا بود این دستگاه را خود قوّه‌ی قضائیّه مستقیماً به عهده میگرفت، واقعاً خیلی برای آنها فشار بود. همین‌جور خوب است که آن کسانی که میخواهند واسطه بشوند و حرف بزنند، بفهمند این دستگاه، دستگاه حرف‌شنویی نیست، زبان سرش نمیشود!14 همین‌جور باید بفهمند، این‌جوری خوب است. وَالّا اگر مربوط به یک دستگاه رسمی‌ای شد که میشود مشکل [برایش] درست کنند، برای بودجه‌اش فکری کنند، برایش جوسازی کنند، و مانند اینها، خب، دائم مراجعه میشود، میشود مثل آنچه در خیلی از موارد دیگر در گذشته‌ها دیدیم که شده. نه، مصلحت همین است که به همین ترتیبی که هست باشد که خیلی نتوانند فشار وارد بکنند.

«14»