بیانات و مکتوبات 1369


همان امپراتوری قهّاری که یک روز داعیه‌ی سروری و مصونیّت قضائی مستشاران و اتباعش در ایران را داشت و نزدیک به سی سال بود که در صحنه‌ی تصمیم‌گیری سیاسی و نظامی و اقتصادی ایران، قدرت بی‌رقیب و مسلّط به حساب می‌آمد و همواره منافع نامشروع خود را بر مصالح ملّت ایران طلبکارانه ترجیح داده بود، اکنون با بیداری و عزم راسخ ملّت ایران که از ایمان پُرشور آنان ناشی میشد، در برابر حرکت گروهی از جوانان مؤمنِ این ملّت انقلابی، احساس ضعف و شکست کرد و دچار انفعال شد. نه فقط ملّت ایران بلکه همه‌ی ملّتهای مسلمان که بر اثر تلقین مستمرّ قدرتهای ضدّ اسلامی در نیم قرن اخیر، بکلّی امید به خود و نیروهای خود و حتّی نیروی اسلام را از دست داده بودند، در هر یک از حوادث انقلاب و در هر سخن و اشاره‌ای از سوی امامِ انقلاب و در هر حرکتی از سوی مردم، پیامی متضمّن امید و نشاط و اعتماد میگرفتند و به نیروی خود معتقد و از ضعف ذاتی استکبار آگاه میشدند.

«7»