تشکیلات بسیج، یعنی همان هیئت رئیسه و مدیران و مسئولان بسیج باید آن‌چنان ظریف عمل کنند که بتدریج بتوانند همه‌ی آحاد مستعدّ کشور مستعد به همان معنایی که اوّل گفتم  را داخل در خیمه‌ی بسیج کنند؛ تا او ضمن اینکه احساس میکند زن خانه‌دار است، احساس کند که یک نظامی است؛ ضمن اینکه احساس میکند یک دانشجو است، احساس کند که یک نظامی است. این کار یک کار بسیار ظریف و یک کار مستمر است که با تبلیغات، با سازمان‌دهی خوب، با توجّه به اینکه از هر قشری چه انتظاری هست، و ذهن آن قشر را چگونه میشود با حقیقت مسئله‌ی بسیج سیراب کرد و اشباع کرد، [ممکن است؛] یعنی میخواهم بگویم یک سطح بالا در بررسی‌های شما لازم است. خیلی بایستی مسئله را به چشم یک امر ظریف و دقیق نگاه کنید. این‌جوری نیست که حالا تصوّر کنید یک جمعیّتی است، ما هم تور را می‌اندازیم وسط، یک عدّه‌ای بالاخره می‌آیند، می‌آوریمشان در یک پادگانی، آموزش میدهیم، بعد هم حدّاکثر یک کد رویشان میگذاریم که شما مال فلان لشکر، فلان گردان با فلان فرمانده، فلان گروهان با فلان فرمانده، فلان دسته با فلان فرمانده هستید؛ سازمان‌دهی دقیق بالاتر از این که نیست؛ امّا قضیّه به اینجا تمام نمیشود؛ غیر از قضیّه‌ی سازمان‌دهی، همین ظرافتهایی که گفتم وجود دارد.

«4»