دو نکته را میخواهم عرض کنم؛ نکتهی اوّل این است که بسیج یک نیروی خاصّی در قبال نیروهای دیگر نیست؛ یعنی بگوییم ما یک نیروی زمینی داریم، یک نیروی هوایی داریم، یک سپاه داریم، یک ارتش داریم، یک بسیج هم [داریم]؛ اینجوری است قضیّه؟ نه، اگر اینجور بگوییم، بسیج را کوچک کردهایم؛ درست است که ما اسم این نیرو را در سپاه گذاشتیم به عنوان نیروی مقاومت، امّا معنایش این نیست که این نیرو عِدل4 نیروهای دیگر است؛ این در شکل سازمانی است؛ حقیقت قضیّهی بسیج بیش از اینها است. بسیج یعنی مردم؛ غیر از این است؟ شما مردم را تقسیم کنید به چند قشر؛ بین آنها آدمهای ازکارافتاده هست، آن ازکارافتادهها هیچ؛ بین آنها آدمهای لااُبالی هست، آنها هیچ؛ آدمهای کمانگیزه هست، آنها هیچ؛ بچّههای کوچک نرسیده به حدّ انگیزه هستند، آنها هیچ؛ این سر و ته قضیّه را که زدید، آن لُبّ مطلب، بسیج است؛ یعنی همهی نیروهای مؤمنِ پُرانگیزهی باشورِ باتوان در جامعهی اسلامی اعم از زن و مرد عضو بسیجند. شما توقّعتان از بسیج کمتر از این است؟